باقرخان، سالار ملى



باقر خان از رهبران انقلاب مشروطيت و يار نزديك ستارخان بود. شغل اصلی وی بنایی بود، وی فردی بی سواد ولی برخاسته از ميان مردم بود. از تلخ ترين روزهای تاريخ، سوم تير 1287 است که تهران در برابر استبداد از پای درآمد و ديگر شهرهای ايران نيز يکی پس از ديگری پس از تهران. ولی از يک گوشه کوچک ايران فرياد آزاديخواهی به گوش می رسيد و آن محله "امير خيز" در تبريز بود که در آن محله ستارخان و ياران او سنگر گرفته بودند و هم پيمان و مصمم بودند در رويارويی با هزاران پياده و سواره که از دولت پول می گرفتند برای نجات آزادی پايداری کنند. چقدر درست است که مشروطه خواهان دغدغه آب و نان نداشتند که آنها دغدغه آزادی، استقلال و عدالت داشتند

حمله به مشروطه خواهان تبريز همزمان با به توپ بستن مجلس شورای ملی در تهران آغاز شد ولی چه باک ايرانيان پاک نهاد و باشرفی که هيچگاه طوق اسارت بيگانه و خفقان استبداد را نمی پذيرند چون ستارخان و يار ديگرش باقرخان، رستاخيز خود را با وجود همه مشکلات آغاز کرده بودند در اين هنگام با وجود علمای تراز نخست چون سيد محمد طباطبايی و سيد عبداله بهبهانی در رهبری مشروطه خواهان اندوهبار است عده ای از ملايان وابسته به دستگاه حکومت تحت عنوان انجمن اسلاميه مردم را عليه مشروطه خواهان می شورانيدند و با انتساب مشروطه خواهان به بابيگری و ضد دين بودن کوشش در آلوده ساختن نهضت داشتند. عليرغم تمام اين کارشکنی ها و تلاش های ضد انسانی محمدعلی شاه، سردار ملی ستارخان و باقرخان رهبری نهضت رابدست گرفتند. برای شکست نهضت چون دول روس و انگلیس از راه نظامی موفق نشدند، تصميم گرفتند به روش های ناجوانمردانه بين سران نهضت نفاق ايجاد کنند، عامل اين توطئه کنسول روس در تبريز بود. پاختيانوف با تنی چند از معتمدين شهر تبريز به ديدار باقرخان می روند و او را وادار به ترک مبارزه می کنند و او را از مبارزه چندی خارج کردند

باقرخان در سازماندهى دفاع تبريز در مقابل يورش سپاهيان حكومت مركزى نقش بزرگى داشت و در مقابل قوای دولتی ایستادگی كرد. این مقاومت او را به قهرمانی ملی تبدیل كرد و از طرف آزادی خواهان به سالار ملی ملقب شد

عظمت کار باقرخان هنگامی درک می شود که بدانیم، وقتی وی و ستار خان به مقاومت علیه استبداد بر خاستند ایران در سکوت بود. مقاومت ستارخان و باقرخان و تفنگداران شجاع آنان در محله امیرخیز چنان جانانه و مخلصانه و مجاهدانه بود که در سرما و گرما و در محاصره شدید شهر از سوی هزاران تن لشکر مستبدان از تهران و منطقه و نداشتن سلاح وآذوقه، ماه ها مقاومت ودفاع و حمله کردند تا بالاخره درگیلان و اصفهان و خراسان، آن هم به نام ستارخان حرکت های مسلحانه و کمیته ستارخان شکل گرفت. باقر خان در گردآوری نیروهای آزادی خواه آذربایجان جهت اعزام به تهران و رهایی آن شهر یار نزدیک ستار خان بود. قوای آنان در این فتح با نیروهای جنوب و گیلان همکارشد. سرانجام استبداد محمد علی شاهی عقب نشینی کرد و به روسیه پناهنده شد

اما حضور سالار و سردار ملی با دسته مسلح خود در تبریز معضلی برای دول بیگانه روس و انگلیس بود که همواره از قدرت مردم ایران و اتکاء به نیروی خودشان در هراس بودند. به همین جهت تدابیری برای خروج وی و ستارخان تدارك دیده شد. در تلگرامی که بتاریخ 16.03.1910 از جانب وزارت امور خارجه انگلیس به سفارت آن کشور در تهران فرستاده شده میخوانیم که ستارخان و باقرخان بسرعت باید از تبریز به تهران قرستاده شوند. این دو بالاخرا به همراه سیصد تن از یاران مسلح خود در تاریخ06.03.1910 میلادی از تبریز حرکت و در 28 شوال 1328 برابر با 03.04.1910 میلادی بنابه دعوت تلگرافی ملا محمدكاظم خراسانی به تهران وارد شدند. علی رغم توصیه مخبرالسلطنه حاكم تبریز كه به سردار اسعد گفته بود: ” زیاد باد زیر بغل آنها نیندازد“ استقبالی عظیم از آنها شد. سردار و سالار ملی به همراه فداییان خود در پارك اتابك مستقر شدند اما، سرگذشت وپایان کار ستارخان و باقر خان مجاهدانشان در پایتخت، غم افزا و جانگداز است. از راه رسیده ها و در خلوت خزیده ها و همدستان دول خارجی و استبداد داخلی و برخی آزادیخواهان به نوا رسیده، عر صه را بر مجاهدان تنگ کردند و بلای جان مشروطه خواهان واقعی شدند زیرا باقرخان ها را خار راه خود برای برخی اقدامات ناموجه می دیدند. باقر خان در زمان خلع سلاح مجاهدين توسط نيروهاى دولتى دستگير و سپس آزاد شد

باقر خان در اوايل جنگ جهانى اول در سال 1334 قمرى به هنگام بازگست به تبریز به همراه چند مبارز ديگر در نزديكى قصرشيرين به قتل رسيد


منابعی در معرفی سالار ملی، باقرخان


سایر اطلاعات

نویسنده

نام کتاب یا مقاله

به زبان آذری، ترجمه امیرعبدالله هاشمی، نشر نیما،آلمان، دوجلد، 1047 صفحه، 1480 گرم، 2002
شابک: 393-524-986-1
احمد کسروی

تاریخ انقلاب مشروطه ایران

نشر امیرکبیر، 1999، تهران، دوجلد، 946 صفحه، جلد سخت، 1480 گرم
شابک: 964-00-0081-7

كسروی‌، احمد

تاریخ‌ مشروط‌ه‌ ایران

تعداد صفحه:946، جلد سخت، 16.5*23.5 - تهران : انتشارات امیركبیر، 1999 - چاپ دوازدهم
2-0325-00-964 شابك

روایت مستندی است از رویدادها و حوادث بعد از انقلاب مشروطیت ایران. این كتاب، در واقع دنباله كتاب «تاریخ مشروطه» است كه در آن، كسروی حوادث آذربایجان را محور قرار داده است

كسروی، احمد

تاریخ هیجده سال آذربایجان

تبریز، كتابفروشی‌ دانش‌، -1324

حسین‌ فرزاد

انقلاب‌ و تحول‌ آذربایجان‌ در دوره‌ مشروط‌یت‌

تهران، زندگینامه باقرخان، نشر ابن‌ سینا، 1341

بایبوری‌، حسین

تاریخ‌ ارسباران

تهران‌، زندگینامه باقرخان، نشر زوار، 1341، پنجاه‌ و پنجم‌ ، 624ص

سپهرم‌، امیرمسعود

تاریخ‌ برگزیدگان‌ وعده‏ای‌ از مشاهیر ایران‌ و عرب

تهران، زندگینامه باقرخان، انتشارات‌ اردیبهشت‌، 1371، 775 ص

اكبری‌ بیدقی‌، محمدرضا

دائره‌المعارف‌ نام

تهران‌، 1349، زندگینامه باقرخان،

اسدی‌زاده‌ ، پرویز ودیگران

دائره‌المعارف‌ یا فرهنگ‌ دانش‌ و هنر

تهران‌، زندگینامه باقرخان، نشر اساط‌یر، 1363، 175 ص‌

علوی‌، ابوالحسن

رجال‌ عصر مشروط‌یت

تهران‌، زندگینامه باقرخان، نشر جاویدان‌، .1344، 774 ص

صفایی‌، ابراهیم

رهبران‌ مشروط‌ه

522 ص

ط‌اهرزاده‌ بهزاد، كریم‌

قیام‌ آذربایجان‌ در انقلاب‌ مشروط‌یت‌ ایران

مترجم‌: محمود عنایت‌

لپینگ‌، بریان

سقوط‌ امپراط‌وری‌ انگلیس‌ و دولت‌ دكتر مصدق

ج.2 اسناد مشروط‌ه‌ 1325 ـ1330، نامه‌ اتحادیه‌ احرار به‌ مستشارالدوله‌ صادق‌: دعوت‌ به‌ شركت‌ در جلسه‌ اتحادیه‌ احرار با حضور سردارملی‌ و سالارملی‌

-

خاط‌رات‌ و اسناد مستشارالدوله صادق

پیمان‌نامه‌ ضرغام‌السلط‌نه‌ ، سردارمحیی‌ ، ستارخان‌ و باقرخان‌ مبنی‌ بر دفاع‌ از مشروط‌یت

-

زمینه‏های‌ اجتماعی‌ كودتای‌ 1299

-

رضازاده‌ لنگرودی‌، رضا

یادگار نامه





چاپ این صفحه       بازگشت :    به صفحه قبل