آیت الله سید محمد طباطبایی در 29 دیماه 1257 ه.ق. به دنیا آمد . وی فرزند سید صادق طباطبایی و از روحانیون و رهبران آزادی خواهان دوره انقلاب مشروطه است. هنگامی که آیت الله بهبهانی "معتمد الاسلام رشتی" را نزد علمای مشهور از جمله آیت الله طباطبائی می فرستد تا نظر آنها را به همكاری و اتحاد جلب نماید، سید محمد طباطبایی كه عالمی برجسته و صادق بود در پاسخ فرستاده بهبهانی می گوید : اگر غرض شخصی در كار نباشد من همراه خواهم بود
بهررو همدستی میان این دو روحانی در روزهای نخستین سال 1284 آغاز شد که میتوان این را جزء اولین اقدامات مشروطه طلبی دانست، سید طباطبایی كه رهایی ایران از دست ستمگران و مستبدان را دردل داشت، برداشتن عین الدوله هدف اصلی او و خواسته نهایی او نبود بلكه هدف او كوتاه كردن دست ستمگران و بیگانگان از مال و ناموس مردم بود.
این دو نفر از ابتدا در اندیشه مشروطه، قانون و دارالشورا می بوده اند ولی روش آنها دوری جستن از خشونت و پیروی كردن از نوعی مبارزات منفی بود.
وی در جریان حوادث پس از به فلک بسته شدن بازرگانان و سخنرانی سید جمال الدین اسدآبادی بنفع بازرگانان و رهایی آیت الله بهبهانی از معرکه حضور معین داشت. بتبع این حوادث بعنوان اعتراض به بی احترامی به مسجد و علما آیت الله طباطبایی و عده ای از علما تصمیم به خروج از تهران به قصد پناهنده شدن به حضرت عبدالعظیم را می گیرند و از این رو ایشان با خانواده اش در 22 آذر 1284 بهمراه روحانیون دیگر و خانواده هایشان در حرم حضرت عبدالعظیم متحصن میشوند
روزبروز برشمار متحصنین اضافه میشد. عین الدوله که بفكر انداختن اختلاف میان علمای متحصن افتاد و برای سید محمد طباطبایی پیام فرستاد اگر از بهبهانی جدا شود و به شهر بازگردد، بیست هزار تومان به او خواهد پرداخت ولی شادروان طباطبایی توجهی نكرد و خواسته خود را اعلام كرد كه می خواهند با شاه مستقیم گفتگو كنند، وی در كنار دیگر خواسته هایش برداشتن عین الدوله را نیز قرار داده بود.
عین الدوله البته مانع اینگونه ملاقاتها میشد. بهمین خاطر سید محمد طباطبایی در نامه ای كه به وسیله سفیر عثمانی بدست شاه رساند درخواستهای اولیه خود را كه به مرور بیشتر میشد بشرح زیر نوشت
نبودن عسكر گاریچی در راه قم - این مرد امتیاز درشكه رانی در راه تهران ـ قم را از دولت گرفته بود و با مسافران بدرفتاری میكرد
بازگردانیدن حاج میرزا محمدرضا از رفسنجان به كرمان
ازگردانیدن تولیت مدرسه خان مروی به حاج شیخ مرتضی
بنیاد عدالتخانه در همه جای ایران
برداشتن مسیو نوز از گمرك و مالیه
روان گردانیدن قانون اسلام
برداشتن علاءالدوله از حكمرانی تهران
كم نكردن تومانی دهشاهی از مواجب و مستمری ها
شاه در پاسخ به سفیر عثمانی موافقت خود را اعلام داشت که کلیه خواستهای آقایان پذیرفته شده است، به تهران بازگردند. این حرکت مهاجرت صغری نام گرفت. مردم نیز شادی خود را از پیروزی با دادن شعارهای زنده باد اسلام و زنده باد ملت ایران نشان دادند
عین الدوله که هرگزحاضر نبود تن به خواسته مردم بدهد با گذراندن وقت و امروز و فردا کردن ازپذیرش درخواست متحصنین طفره می رفت و سعی داشت با ایجاد اختلاف درصفوف مخالفین وهمچنین زندانی کردن وبه تبعید فرستادن فعالان غائله راختم کند. با ادامه این روند وطی مراحلی، روحانیون خواستار خروج از تهران وعزیمت به قم شدند. بدین ترتیب آقایان طباطبایی وبهبهانی به همراه عده ای ازمردم به قصد قم شهر تهران را ترک گفتند، این اقدام مهاجرت کبری نام گرفت
ایشان در پیگیری امر مشروطه و مقابله با مشروعه خواهان امثال شیخ فضل الله نوری نقش برجسته ای را ایفا کرد. وقتى كه فرمان تاسیس عدالتخانه توسط مظفرالدین شاه داده شد ولى با كارشكنیهاى عین الدوله در اجراى آن ممانعت شد، آیت الله طباطبائى نامه اى براى عین الدوله نوشت كه در بخشى از آن آمده: كو آنهمه عهد و پیمان! مسلمست از خرابى مملكت خود مطلعید و مىدانید اصلاح تمام آنها منحصر است به تاسیس مجلس و اتحاد دولت و ملت. باندك مسامحه ایران از دست مىرود من اگر جسارت كرده و مىكنم معذورم، زیرا ایران وطن منست. اقدام فرمودید ما هم حاضریم, اقدام نفرمودید یك تنه اقدام خواهم كرد. یا انجام مقصود یا مردن، پروا ندارم
پس از تشکیل مجلس و تشكیل دو فراكسیون دمكرات و اعتدالیون آیت الله طباطبائى رهبرى فكرى اعتدالیون را به عهده داشت. لازم به تذكر است كه جناح رادیكال مشروطیت در فراكسیون دمكرات جمع شده بودند و فراكسیون اعتدالیون جناح محافظه كار و اكثریت نمایندگان را شامل میشد
آیت الله طباطبایی در سال 1299 خورشیدى وفات یافت. پیکر ش را در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم شهر ری، در مقبره خانوادگی طباطبایی دفن کردند